شهیدنظرمیکندبه وجه الله
شهیدرضاعرب عامری=وجه الله چیست؟
در سوره بقره آیه 272 مى خوانیم «و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه»
جز براى رضاى خدا انفاق نکنید در اینجا این سؤال مطرح مى شود که منظور از (وجه اللّه) چیست؟
«وجه» در لغت به معنى «صورت» است، و گاهى به معنى «ذات» بکار برده مى شود، بنابراین «وجه الله» یعنى ذات خدا، انفاق کنندگان نظرشان باید ذات پاک پروردگار باشد، پس ذکر کلمه وجه در این آیه و مانند آن متضمن یک نوع تأکید است، زیرا هنگامى که گفته شود «براى ذات خدا» تأکید آن از «براى خدا» بیشتر است، یعنى حتماً براى خدا باشد و نه دیگرى.
به علاوه معمولا صورت انسان شریف ترین قسمت ظاهرى بدن اوست، زیرا اعضاى مهم بینائى، شنوائى، و گویائى در آن قرار گرفته اند، به همین دلیل هنگامى که کلمه وجه بکار برده شود شرافت و اهمیت را مى رساند، در اینجا هم «به طور کنایه» در مورد خداوند بکار برده شده است و در واقع یک نوع احترام و اهمیت از آن فهمیده مى شود، بدیهى است که خدا نه جسم است و نه صورت دارد.(1)
در سوره بقره آیه 272 مى خوانیم «و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه»
جز براى رضاى خدا انفاق نکنید در اینجا این سؤال مطرح مى شود که منظور از (وجه اللّه) چیست؟
«وجه» در لغت به معنى «صورت» است، و گاهى به معنى «ذات» بکار برده مى شود، بنابراین «وجه الله» یعنى ذات خدا، انفاق کنندگان نظرشان باید ذات پاک پروردگار باشد، پس ذکر کلمه وجه در این آیه و مانند آن متضمن یک نوع تأکید است، زیرا هنگامى که گفته شود «براى ذات خدا» تأکید آن از «براى خدا» بیشتر است، یعنى حتماً براى خدا باشد و نه دیگرى.
به علاوه معمولا صورت انسان شریف ترین قسمت ظاهرى بدن اوست، زیرا اعضاى مهم بینائى، شنوائى، و گویائى در آن قرار گرفته اند، به همین دلیل هنگامى که کلمه وجه بکار برده شود شرافت و اهمیت را مى رساند، در اینجا هم «به طور کنایه» در مورد خداوند بکار برده شده است و در واقع یک نوع احترام و اهمیت از آن فهمیده مى شود، بدیهى است که خدا نه جسم است و نه صورت دارد.(1)
وجه به زبان ابجد 14 می شود و منظور از وجه الله چهارده معصوم است که همه صفات خداوندی در این چهارده معصوم تجلی می کند
وجه الله بودن امام عصر به چه معناست؟
امام، وجه الله است یعنی ارتباط با خداوند، جز از این باب میسر نیست. حتی فیض خداوند، هستی ما و موهبتهایی که خداوند به ما عطا میکند، جز از راه وجه او نمیتواند به ما برسد.
در کتب لغت، کلمهی وجه به معنای چهره و صورت معنا شده و معانی دیگری مانند میل و جهت و سو نیز برای آن بیان شده است. اگر قدری در این معانی عمیق تر شویم متوجه میشویم که این معانی به نحوی با یکدیگر ارتباط دارند. چهره و صورت که در زبان عربی همان وجه است، بخشی از ماست که به وسیلهی آن با دیگران مواجه میشویم و چیزی است که جهت و سوی ما را مشخص میکند.
وجه الله در تفسیر و کلام معنای عام وجه
علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان، در مورد آیهی 115 سورهی بقره که در آن کلمهی وجه الله آمده است، توضیح میدهد که خداى تعالى در جهت معینى قرار ندارد، و برای توجه به او نیازی نیست که به جهت خاصی رو کنیم و توجه بتمام جهات، توجه به سوى خداست و خدا هم بدان آگاه است. از این بیان مشخص میشود که خداوند که مبرای از مکان و جهت است، وجه و جهتی از جنس آنچه ما آن را وجه و جهت میدانیم ندارد و پاک و منزه از این اوصاف مادی است.
چنین توصیفی، نه تنها در تفاسیر مفسرین قرآن بلکه در روایات اهل بیت(علیهم السلام) و همچنین متون متفکرین و فیلسوفان شیعه نیز به وفور یافت میشود. در روایات اهل بیت، موارد زیادی وجود دارد که وجه و جهت و مکان را از خداوند سلب کرده و او را والاتر و برتر از این اوصاف میداند. در تفسیر برهان حدیثی نقل شده که در آن در پاسخ به این بیان که معنای آیه "کل شیء هالک الا وجهه" این است که همه نابود میشوند جز وجه (به معنای صورت) خداوند، فرمودهاند: خداوند منزه است، اینان سخن سختی گفته اند، بلکه مقصود از آیه آن است که هر چیزی در معرض فنا و نیستی است مگر آن وجه و طریقی که باید از آن طریق به سعادت فائز شوند و مائیم آن وجهی که امر شده که باید بدان توجه نمایند. همچنین در کتب معتبر فلسفی و کلامی بخش های قابل توجهی به توضیح این مطلب که خداوند مبرای و منزه از ماده و جهت و مکان است اختصاص داده شده است و ازجمله مطالبی است که تمام حکما و متکلمین مهم شیعه در مورد آن اتفاق نظر دارند.
بنابر این روشن است که خداوند به داشتن صورت و چهره توصیف نمیشود و همچنین به جهت دار بودن نیز متصف نیست تا بتوانیم بگوییم منظور از وجه او جهتی از جهات است. پس منظور از اینکه در دعای ندبه میخوانیم که کجاست آن وجه خداوند که دوستان خدا به جانب او روی می آورند، چه میتواند باشد و سرّّ و عمق این مطلب کجاست؟
امام باقر(علیه السلام) میفرمایند به وسیلهی ما خداوند پرستیده شد و به وسیلهی ما خداوند شناخته شد و به وسیلهی ما خداوند یگانه دانسته شد و محمد پرده دار خداوند تبارک و تعالی است
همانطور که گفته شد اگر در معنای لغوی وجه بیشتر عمیق شویم یک معنای کلی از آن بدست میآید و آن این است که وجه همان چیزی است که ما بوسیلهی آن با دیگران مواجه میشویم.
به عنوان مثال وجه انسان، همان چهرهی اوست که دیگران به واسطهی آن با ما مواجهه می شوند. حتی لغت مواجه شدن هم به نوعی به همین معنا اشاره میکند. بنابراین اگر بخواهیم معنای وجه الله را به این شکل بیان کنیم، به این معنا میشود که وجه خداوند، چیزی است که مواجههی غیر خداوند با او از طریق آن امکان پذیر است.
از طرف دیگر، تمام داراییهای باطنی ما از طریق وجه ما نمایان میشود. احساسات و عواطف، وقار و متانت، قدرت و حلم و علم و … همه به نحوی در چهرهی ما نمایان میشود و یا از طریق آن به دیگران ارائه شده و کشف میشود. پس وجه و صورت انسان، نماینده و مظهر انسان است و دیگران از این راه است که پی به باطن و حقیقت ما میبرند و جز از این طریق نمیتوانند به درون ما راه یابند.
تطبیق معنای عام وجه بر ائمه معصومین(علیهم السلام
حال اگر بخواهیم معنای وجه الله بودن امام عصر(عج) را بر این مفهوم منطبق کنیم، به این شکل میشود که امام، وجه الله است یعنی مواجهه با خداوند و ارتباط با او جز از این باب و از این طریق میسر نیست. حتی فیض خداوند و هستی ما و موهبتهایی که خداوند به ما عطا میکند، جز از راه وجه او نمیتواند به ما برسد. به همین علت
است که در فراز دیگری از دعای ندبه داریم که امام زمان، سبب متصل بین زمین و آسمان است و در معارف دینی خود با این نکته که امام عصر واسطهی فیض است به مراتب برخورد داشتهایم.
از طرف دیگر امام زمان(عج) انسان کامل است و بزرگترین آینهی خدانما در عالم هستی است. لذا آنچه که ما میتوانیم از کمالات الهی بفهمیم، همان چیزی است که در وجود انسان کامل تجلی میکند. پس امام وجه الله است و تجلی کمالات الهی، محبت خداوند، بخشش خداوند، علم و قدرت و سایر صفات او در این وجه قابل مشاهده است و بوسیلهی این وجه است که ما میتوانیم خداوند را بشناسیم.
امام زمان(عج) انسان کامل است و بزرگترین آینهی خدانما در عالم هستی است. لذا آنچه که ما میتوانیم از کمالات الهی بفهمیم، همان چیزی است که در وجود انسان کامل تجلی میکند. پس امام وجه الله است و تجلی کمالات الهی، محبت خداوند، بخشش خداوند، علم و قدرت و سایر صفات او در این وجه قابل مشاهده است و بوسیلهی این وجه است که ما میتوانیم خداوند را بشناسیم
حال قابل فهم تر است که چرا در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم که هر کس قصد قرب به خدا کرد، به وسیله توجه به شما نائل می شود. یعنی قصد به سوی خدا جز با رو به وجه خداوند کردن، ممکن نمیباشد.
شواهد روایی
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) که در کتاب اصول کافی ذکر شده است از ایشان نقل شده که فرمودهاند: ما همان وجه خداوند هستیم که در میان شما میگردیم.
در حدیث دیگری فرمودهاند: به راستی خداوند ما را آفرید و خوش آفرید و صورت گری کرد و خوش صورت گری کرد و ما را در میان بندگان، دیده و دیده بان خود ساخت و زبان گویای خویش نمود و دست رحمتی قرار داد که بر سر بندگان گشود و ما را وجه خود معرفی کرد که ازسوی آن به وی میگرایند و باب خود ساخت که بر او رهنما باشیم و …
از روایت دوم به خوبی روشن است که امام معصوم به وجه الله بودن و چشم و زبان خداوند بودن وصف شده است.
امام باقر(علیه السلام) میفرمایند به وسیلهی ما خداوند پرستیده شد و به وسیلهی ما خداوند شناخته شد و به وسیلهی ما خداوند یگانه دانسته شد و محمد پرده دار خداوند تبارک و تعالی است.
آری، امام عصر، باب الله و وجه الله است و بدون رو به سوی او کردن نمیتوانیم رو به سوی خدا کنیم بلکه رو به سوی حضرت کردن عین رو به سوی خداوند کردن است و بدون شناخت او نمیتوانیم خداوند را بشناسیم. راه شناخت خداوند و راه پرستش خداوند همان وجه خداوند است و او کسی نیست جز امام غائب از نظر ما. باشد که بتوانیم زمینه ساز ظهورش باشیم.
وصیت نامه شهید رضا عرب عامری
سم الله
الرحمن الرحیم
سلام بر امام امت رهبر مستضعفان جهان حضرت آیت الله
الامام خمینی مد ظله العالی و سلام بر رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه کفر
جهانی.
اینجانب رضا عرب عامری فرزند محمد ابراهیم شماره
شناسنامه 22 صادره گرمسار تاریخ تولد 1322 در کمال صحت و سلامتی و آگاهی از وقوع
هر گونه حادثه در تاریخ 7/1/61 عازم جبهه جنگ اسلام بر علیه کفر صدامی میباشم لازم
دانسته نصایحی چند با اعضاء خانواده ام می نمایم.
اکنون که جوانان ما گروه گروه به جبهه می روند و
شهید می شوند احساس می کنم اسلام به خون بیشتری نیاز دارد و اسلام در جبهه هایش
کمک می خواهد.
امام حسین اگر در روز عاشورا می فرمود: هل من ناصر
ینصرونی کسی نبود بگوید لبیک امروز جوانان، پیران، زنان ایران می گویند لبیک و من
هم لبیک گویان بسویت بطواف حرمت آمدم و اگر لیاقت داشتم و خدا دوستم داشت با کفر
می جنگم و آنها را نابود می کنم. اگر در این راه شهید شدم آگاهانه بوده کسی اجبارم
نکرده. افتخار می کنم که در راه خدا بخاطر خدا، بخاطر اسلام، بخاطر حفظ اسلام،
بخاطر لبیک به هل من ناصر ینصرونی امام حسین بوده و بارها می گفتم خدایا از عمر ما
بکاه و به عمر امام عزیزمان بیفزا. امام عزیز خمینی بزرگ تو تنها نیستی ما یاور
توئیم و دوستدار تو.
تو ای پدر و مادر: خیلی عذر می خواهم که نتوانستم
در پیری عصای دست شما باشم ولی چون بمهمانی خدا میرفتم ترجیح دادم دعوت حق را
بپذیرم امیدوارم بتوانم شما را در کنار حوض کوثر ملاقات کنم.
شما ای فرزندان من (فاطمه، راضیه، سمیه) امیدوارم
بعد از من فاطمه وار، راضیه وار، سمیه وار در راه اسلام عزیز قدم برداشته دقیقه ای
از ذکر خدا غافل نباشید و پدر خود را نزد امام زمان و شهدای اسلام روسفید کنید و
رسالت زینبی خود را بگوش یزیدیان زمان رسانده آنها را حرکت دهید. برای من زیاد
گریه نکنید. فاطمه، راضیه، سمیه، بر مزار من صحبت کنید پیام بفرستید تا آنهائیکه
هنوز اسلام راستین را باور ندارند ، آگاه شوند بدانند که اسلام صاحب دارد صاحبش
امام زمان است.
نائبش امام خمینی است کسی حق ندارد بچه های مرا
بعنوان یتیم نگاه کند امام حسین صاحب الزمان مهدی موعود حافظ آنهاست آنها اسلام
دارند، رهبر دارند، خدا دارند، صاحب دارند.
ای همسر من: بعد از من سعی کن با بچه هایم با عطوفت
و مهربانی رفتار کنی. مگذار طعم بی پدری را احساس کنند بعد از من وظیفه ات سنگین
است باید هم پدر باشی هم مادر باشی تا خلاء مرا پر کنی و بدانید که خدا رزق و روزی
می دهد. توکل به خدای بزرگ بنما و از او یاری بخواه رسالت زینب وار داشته باش پیام
خون مرا با صحبت در جلسه زنان به گوش آنها برسان بگو دلسوزی نکنید ما خدا داتو ای
تو ای برادر راهت راه انبیاء است. وارث پیغمبر هستی تا می توانی روشنگری کن کارت
تعلیمات و پرورش انسانی است دین خدا و حکومت الله را تبلیغ کن خدای با تو است.
ای مسئولین بالای آموزش و پرورش: چشم امید رجائی و
باهنر با شما است خوابتان نبرد وظیفه سنگین دارید. بداد تربیت معلم برسید کمتر حرف
بزنید بیشتر عمل کنید روی انتخاب توجه بیشتری بکنید. مسئولین مراکز تربیت معلم و
مدرسین و کادر اجرائی مراکز را کنترل کنید وظیفه ما سنگین است شما را بخدا بیشتر
توجه کنید. روز حرکتم بقرآن مراجعه کردم این آیات از سوره حجر آمد: بندگان مرا از
حکایت فرشتگان مهمانان ابراهیم آگاه ساز و بگو چون آن مهمانان بر ابراهیم وارد
شدند بر او سلام دادند ابراهیم ممضطرب شده گفت من از این که شما بدون اذن و بی
موقع بر من درآمدید بیمناکم. فرشتگان گفتند هیچ مترس که ما آمدیم تو را بفرزندی
دانا از جانب خدا بشارت دهیم ابراهیم گفت آیا مرا در این سن پیری مژده فرزند میدهی
نشانه این مژده چیست؟ گفتند ما ترا به حق بشارت دادیم و تو هرگز از لطف خدا غافل
مباش : سوره حجر آیه 51-55
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رضا عرب عامری
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار