رابطه بین معنویت ومادیت!
*تصمیم گیری درست
ذکرغلط کردم><**
وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
و اى قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویى بر نیروى شما بیفزاید و تبهکارانه روى بر مگردانید
استغفار و توبه از گناهان، واجب است. «استغفروا... توبوا»
استغفار از گناهان، مقدّمه ى بازگشت به سوى خداست. «استغفروا... ثم توبوا»
استغفار و توبهى فردى، سرنوشت جامعه را عوض نمىکند، بلکه جامعه باید متحوّل شود تا امداد الهى سرازیر گردد. «یا قوم استغفروا... توبوا... یرسل»
اعمال و عقاید، در رویدادهاى طبیعى مؤثّرند. «توبوا... یرسل» (قوم عاد به خاطر شرک و گناه، به کمبود و خشکسالى گرفتار شده بودند)
عوامل طبیعى، ما را از توجّه به ارادهى الهى بازندارد. «یرسل السماء»
نظام و حکومت اسلامى اگر خواهان توسعه اقتصادى است باید طرحهاى معنوى را درجامعه توسعه دهد.«توبوا ...یرسل السماء»
جزاى دنیوى توبه و بازگشت به سوى خدا، ثروت و قدرت است.«توبوا... یرسل السماء مدرارا و یزدکم قوّة...»
گمان نکنیم که ایمان به خدا و توجّه به او، به معناى دور شدن از مال و سرمایه است. «توبوا...یرسل السماء... یزدکم قوة»
(اگر ایمان بیاوریم، نه تنها از اموال ما چیزى مطالبه نمىشود، بلکه به آنها افزوده نیز مىگردد «یزدکم »
با کُرنش در پیشگاه الهى و توبه و استغفار به درگار او، نه تنها کوچک نمىشویم، بلکه قوى، بزرگ و عزیزتر هم مىگردیم. «یزدکم قوّة الى قوّتکم»
قوم عاد، مردمى نیرومند بودند. «قوّة الى قوّتکم»
اگر قدرتِ ایمان، به قدرت جسمانى اضافه گردید، کامل مىشویم. «قوّة الى قوّتکم»
بوجود آوردن جامعهاى سالم وبرخوردار از نعمت ونیرومند، از اهداف ادیان آسمانى است. «یا قوم...توبوا... یزدکم قوّة الى قوّتکم»
قدرت اقتصادى، زمینهساز سایر قدرتهاست. اوّل «یرسل السماء» آنگاه «یزدکم قوّة الى قوّتکم»
در تبلیغ باید از شیوهى تشویق نیز استفاده کرد. «توبوا...یرسل... یزدکم قوّة الى قوّتکم» (بیان نتایجِ مادّى، در راه رسیدن به هدف، مانعى ندارد)
آیه شماره 52 از سوره مبارکه هود
*
*راهکارهای تصمیم گیری درست و منطقی
? در تصمیم گیری بهتر است با افراد آگاه متخصص و با تجربه مشورت نماییم
? در مورد تصمیمات گروهی یا خانوادگی بهتر است نظر تمامیافراد گروه را نیز جویا شویم
? برای این که تصمیم گیرنده خوبی باشیم، سعی کنیم خودآگاهی خود را افزایش دهیم
? در مورد مسائل شخصی با حفظ و تقویت اعتماد به نفس، اجازه ندهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند
? مسئولیت پیامدهای تصمیم خود را شخصا برعهده بگیریم
? با مدیریت و کنترل هیجانهای خود تصمیمات منطقی تری بگیریم همان طور که حضرت علی (ع) فرمودند؛ هنگام خشم، نه تصمیم، نه تنبیه، نه دستور
? در تصمیم گیریهای خود به تمام جوانب موضوع توجه کنیم
? – سعی کنیم قبل از اجرای تصمیم خود پیامدهای مثبت و منفی آن را بررسی کنیم و به آن امتیاز بدهیم
? نگاه مثبت، توام با تفکر و شناخت باعث میشود که تصمیمهای درست تر و منطقی تری بگیریم.
? فرصت تصمیم گیری را از دیگران دریغ نکنیم و به آنها اجازه دهیم در مسائل مربوط به خودشان تمرین تصمیم گیری داشته باشند
? شهامت تصمیم گیری را در خود و دیگران تقویت کنیم
? به عوامل موثر در تصمیم گیری مانند اطلاعات درست، تاثیر فشار گروهها و دوستان، هنجارهای جامعه و فرهنگ و مذهب ، رسانههای جمعی و … توجه نماییم
? هدفگذاری در زندگی مقدمه تصمیم گیری است. به عبارت دیگر افرادی که اهداف کوتاه و بلند مدت خود را در کلیه شئونات زندگی مشخص کرده باشند، راحت تر و مناسب تر تصمیم میگیرند
? مطالعه زندگینامه انسانهای موفق در عرصه علم و ادب و اقتصاد و … میتواند زمینه تصمیم گیریهای مناسب تر را در فرد مهیا سازد.[1]
پی نوشت :
[1]. اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوانها . رک:
http://www.nojavanha.com/psychology-0-2013-11-11/
**
ذکر غلط کردم
در جلسه خواستگاری بودیم مهریه سنگینی مطرح شد. داماد هیچ شناختی از دختر نداشت و داغ داغ بود و نمیدانست چه دین سنگینی را هم قبول میکند. حاجآقایی آن جا بود. نگاهی به داماد کرد و غیر مستقیم با لطیفه ای فهماند که تدبّر کن! زندگی، شناخت، تناسب و تعقل لازم دارد. بعد گفت: فردی میخواست ازدواج کند تسبیحی به دست گرفت و با ذکر، دست به دامن امامان و خدا شده بود و گاهی هم ذکرش این بود که: من زن میخوام، من زن میخوام، من زن میخوام.
بعد از مدتی که ازدواج کرد، تسبیح به دست بهعنوان شکر از خدا که زن زیبایی به او داده بود، ذکر میگفت و گاهی هم بهجای ذکر میگفت: عجب زنی نصیبم شد، عجب زنی نصیبم شد... مدتی که گذشت، زن سر ناسازگاری گذاشت و درخواست مهریه کرد. گویا از اول هم کیسه دوخته بود و قصد زندگی نداشت. خلاصه مشاجرات بالا گرفت و زن بر درخواستش جدی بود. جوان بخت برگشته ی تسبیح به دست مشغول ذکر شد تا گره اش باز شود، ولی بهجای ذکر، مهره های تسبیح را یکی یکی عقب میزد و میگفت: غلط کردم! غلط کردم![1]
پی نوشت :
1. نرم افزار شوخ طبعی ها و حکایات طلبگی، سایت گفتگوی دینی.
اگر انسانها بدانند که در هر لحظه خالق آینده خودشان هستند هرگز بدون هدف زندگی نخواهند کرد هدفها، به زندگیمان و شیوه استفاده از زمان جهت میدهند.
پس ابتدا باید تصمیم بگیریم که چه میخواهیم. بهترین هدفهای ما، همانهایی هستند که باعث پیشرفتمان بشوند نه اینکه ما را از حرکت به جلو باز دارند.
مهمترین عامل، در کسب هر موفقیتی، تدوین و مشخص کردن دقیق اهداف میباشد
Irhadaf.ir
کارگاه هدف گذاری استاد سجادیان
Irhadaf.ir
برای دریافت رایگان فایل کارگاه هدف گذاری کلیک کنید
Irhadaf.ir