رمز آرامش 1(گمشده ی بشرامروزی)
نسخه2
نسخه3
آیه شماره 62 از سوره مبارکه بقره
ادیان
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
در حقیقت کسانى که [به اسلام] ایمان آورده و کسانى که یهودى شدهاند و ترسایان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد
تمام ادیان آسمانى، اصول مشترک دارند؛ توحید، معاد و انجام اعمال صالح. «آمن باللَّه و الیوم الاخر و عمل صالحاً»
مهمترین اصل اعتقادى بعد از توحید، معاد است. «ءامن باللَّه و الیوم الاخر»
صاحبان ادیان دیگر در صورت بىاطلاعى از اسلام، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، اگر به دین آسمانى خود ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند ودر بىاطلاعى خود مقصّر نباشند، اهل نجات هستند. «من آمن باللّه... لاخوف علیهم...»
انسان، تنها در سایهى ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مىیابد. «لا خوف علیهم»
..سعادت وکرامت، مربوط به ایمان وعمل صالح است، نه عنوانِ مسلم، یهودى، مسیحى، صابئى. «من آمن باللّه... لاخوف علیهم...».
نسخه آرام بخش
لقمان به پسرش گفت:
«اى پسرم !
1- خودت را به غصّه ها بند نکن،
2- دلت را به اندوه ها مشغول نساز،
3- از طمع بپرهیز ،
4-- به قضا خشنود باش،
5- به آنچه خدا براى تو قسمت فرموده ، قانع باش تا زندگانى ات پاک شود و نفْست شادمان گردد
و زندگى ات لذّت بخش شود.
اگر خواستى ثروت دنیا برایت گرد آید ،
6-طمعت را از آنچه در اختیار مردم است، قطع کن 5-
؛ چرا که پیامبران و صدّیقان، به چنان درجاتى نایل نشدند، مگر با قطع طمعشان از آنچه در دستان مردم بود».[1]
نسخه3
استغفار دوای هر دردی
مردى خدمت حضرت حسن مجتبى آمد و از قحطى و گرانى به آن حضرت شکایت نمود، پس حضرت به او فرمود: از خدا طلب آمرزش کن، و مرد دیگرى آمد و به آن حضرت از فقر و تهى دستى شکایت کرد، پس حضرت به او هم فرمود از خداوند (جهت گناهان خود) استغفار و طلب آمرزش نما، و مرد دیگرى آمد و به آن حضرت عرض کرد از خدا بخواه و دعا کن که خداوند پسرى بمن لطف فرماید، پس باو هم فرمود: از خدا طلب آمرزش نما، پس ما (حضار مجلس) به آن حضرت عرض کردیم مردانى چند خدمت شما آمدند و از چیزها و گرفتاریهاى گوناگون شکایت داشتند و تقاضاى مختلفى نمودند و شما همه آنها را باستغفار و طلب آمرزش امر فرمودى، پس حضرت فرمود: من این را از پیش خود نگفتم و همانا در این باره از فرموده خداوند (در قرآن) پند گرفتم و استفاده نمودم (که فرموده:) اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً یُرْسِل السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً (از پروردگار خود طلب آمرزش نمائید همانا او بسیار آمرزنده است تا آنکه از آسمان بر شما باران پشت سر هم بفرستد و شما را بمال و ثروتها و پسرها کمک و مدد فرماید، و براى شما باغها و نهرها قرار دهد.
(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج9، ص81.)